خاطرات دخمل شیطونم 😉
14 آبان 98 : نقاش کوچولوی خونه ی ما 😍 20 آبان 98 : صعود به قّله بابا عباس حذف قلّه و لبخند پیروزی  21 آبان 98 : بفرمایید انار دونه دونه با چاشنی عشق به مناسبت دو سال و سه ماهگی دخملی 22 آبان 98 : پیاده روی جهت چرت پرونی نرجس خانوم در طول روز اصلا نمیخوابی بعد دم غروب آهنگ خواب میزنی (مخصوصا اگه تو ماشین باشیم) یه نیم ساعت میخوابی و باز کوک میشی تا ساعت دو سه نصف شب . حالا یه عادت خوبی که داری اینه که یه باد به کلّت بخوره زود چرتت میپره اینجا هم میخواستیم بریم بندملا جنابعالی شدید تو هپروت خواب بودی باباجون...